تصاویر شهرستان زیبا سلماس

سامی یوسفی گلعذانی
    شهر سلماس به سبب اوضاع نا مساعد سیاسی و امنیتی متروك و مخروبه گردیده و آنچه كه در منابع «تاریخ اواخر صفویه و استیلای كریم خان زند و حكومت افشارها و سایر كتب مربوط به تاریخ آذربای

تصاویر شهرستان زیبا سلماس

یکشنبه 07 خرداد 1396

 

 

شهر سلماس به سبب اوضاع نا مساعد سیاسی و امنیتی متروك و مخروبه گردیده و آنچه كه در منابع «تاریخ اواخر صفویه و استیلای كریم خان زند و حكومت افشارها و سایر كتب مربوط به تاریخ آذربایجان » تحت عنوان سلماس ذكر می گردیدمحال سلماس بود نه شهر سلماس .

بی‌شك اهمیت و شكوه و عظمت قبلی شهر سلماس سبب جاویدان شدن نام سلماس شده بود و گرنه صدها مورد تخریب و فراموشی نام شهر به كرات در هر دوره تاریخی ثبت و ضبط است.میرزا حسن زنوزی ، كه از مشاهیر آذربایجان عصر فتحعلیشاه قاجار می باشد در كتاب ریاض الجنه در باره آبادانی دیلمقان می نویسد :در این سنوات كه قریب چهل سال است به واسطه تسلط و عدل و داد حكام دنبلی ولایت سلماس دایر وآباد بلكه فخرالبلاد و اهالی همیشه بر الوار و اكراد غلبه تمام دارند و اكثر مردمش متمول و صاحب ثروتند و خدیو شهید سعید احمدخان (دنبلی ) قریه دیلمقان را باوری عظیمی كشید و آنجا را شهرچه ای ساخت و دكاكین و حمامات و مساجد و رباطات و عمارات عالیه در آنجا بنا نمود و اولادش هم در آبادی آنجا كوشیدند .

در مقدمه استیصال خوی آنجا هم بالمره خراب و پایمال و اهلش دربدر و فراری شدند و دراین اوقات مردمش یكایك جمع می شوند … ».بدین ترتیب آبادی دیلمقان حصاركشی شده و تقریباً در اوایل عصر قاجاریه به عنوان مركز ولایت سلماس انتخاب گردید . دیلمقان در سال 1229 هـ دارای 300 خانواده بوده ، حاجی زین العابدین شیروانی در زمان فتحعلیشاه سلماس را دارای حدود 1000 خانواده ذكر می كند.آیا كهنه شهر امروزین همان سلماس قدیم ( قلعه سلماس ) می باشد؟نگارنده فرضیه یكی بودن كهنه شهر با سلماس قدیم را درست نمی داند زیرا:1 ـ براساس نوشته های تاریخ نگاران و سیاحانی كه از سلماس دیدن كرده اند سلماس قدیم شهری مستحكم و دارای برج و باوری سنگی بوده و در جنگهای مختلف صفوی – عثمانی از قلاع مستحكم منطقه شمرده می شد. با مراجعه به خاطرات افراد كهنسال منطقه، كهنه شهر قبل از زلزله فاقد این استحكامات بوده است.2 ـ در نقشه قدیمی كهنه شهرمندرج در كتاب شهر من آقای جلیلی، هسته اولیه كهنه شهر امام زاده مشهور شهر می باشد. این بنا بر اثر انتقال شهر پس از زلزله 1309 به سمت شرق در حاشیه شهر واقع شده است. شهر قدیمی سلماس با قدمت شهریتی حداقل 1700 ساله نمی تواند در اطراف امامزاده بنا شود. در هیچ منبع تاریخی نیز به وجود امامزاده در مركز شهر اشاره ای نشده است.3 ـ شهر قدیم سلماس شهری مسلمان نشین بوده و بنا به استندات تاریخی در داخل قلعه شهر اقلیت مسیحی یا یهودی وجود نداشته كه كلیسا یا كنیسه‌ای هم در داخل شهر موجود باشد. عكس این مطلب در كهنه شهر قدیم دیده می شود كه شهر اختلاطی از تركان مسلمان ، مسیحیان و یهودیان بوده است.4 ـ لهجه اهالی محترم كهنه شهر دارای ویژگیهای منحصر به فرد در زبان تركی آذربایجان است و حتی در میان تركی مردم شهرستان سلماس كاملاً مشخص و مجزاست. بافرض اینكه سلماس قدیم ، كهنه شهر بوده باید لهجه اكثریت اهالی سلماس لهجه كهنه شهری امروزین می بود نه اینكه لهجه اهالی كهنه شهر در میان اهالی سلماس امروزین جزیره‌ای زبانی باشد.5 ـ سنّت دیرپای عاشیقی از سنن غیر قابل انكار تركان و اهالی آذربایجان می باشد. این سنّت در میان اهالی امروزین كهنه شهر دیده نمی شود.6 ـ قبرستان بزرگ واقع در شمالغرب شهر كهنه شهر مربوط به بقایای قبرستان سلماس قدیم می باشد كه در جنگهای صفوی – عثمانی نابود شد که در غرب قبرستان شهر واقع بود.7 ـ در نوشته هایی كه این جانب از آرشیو های عثمانی بدست آورده و قسمتی از انها را در اختیار دوستان قرار داده ام سلماس و كهنه شهر یكی دانسته شده است. این اسناد مربوط به جنگ جهانی اول بوده و اشتباه نوِسندگان ارتش عثمانی در این نقشه ها كاملاً محرز است چراكه در جنگ جهانی اول كه شاهدین این جنگ در منطقه هنوز هم كم نیستند هیچ زمان كهنه شهر ، سلماس نامیده نمی شد. مطالعات اینجانب در آرشیوهای عثمانی نشان می دهد كه كارمندان قدیم آرشیوها موقع تهیه گزارشهای جدید به تواریخ مختلف منطقه كه در سالهای قبل نوشته شده رجوع می كردند. با مراجعه به تاریخ آذربایجان و احراز وجود شهر سلماس در زمانهای گذشته و كلمه كهنه شهر در حال حاضر ، آنان نیز به اشتباه افتاده اند كه كهنه شهر امروزین همان سلماس قدیم میباشد. این اشتباهات در میان جغرافیدانان به کرات دیده شده است.8 ـ آذربایجان در سلسله های مختلف معمولاً نقش هسته اولیه دولتها را بازی می كرد در دوره قاجاریه نیز آذربایجان از این امر مستثنی نبوده است. سلماس هم از شهر های معتبر آذربایجان و در سر حد آن قرار داشت. به فرض انتقال مركزیت شهر از سلماس قدیم به دیلمقان ، منابع تاریخی دوره قاجار كه كم هم نیستند و یا كتب تاریخی دولتی مختلف كه در تبریز ، اورمیه و حتی خوی نوشته شده اند اطلاعی در این مورد به ما می دادند كه در اینباره هیچ نوشته رسمی و دولتی و حتی غیر دولتی درباره انتقال مرکزیت از سلماس به دیلمقان دست نداریم.سلماس با ورود به دورة قاجار وارد موقعیت ممتازی شده علاوه بر تثبیت كامل ادبیات ،فرهنگ و هنر آذربایجان در سلماس موجب بارورتر شدن استعداد ادبا و شعرا و رجال سیاسی در عهد قاجار شد علیرغم این موقعیت زیبای فرهنگی و ادبی سلماس ، حوادث دردناكی در سلماس آنروزگار به وقوع پیوست.

 

 قلعه ی چهریق


قلعه تاریخی چهریق در تاریخ پرفرازونشیب خود،در قیاس با سایر قلعه‌های تاریخی ایران،یکی از مشهورترین و پر حادثه‌ترین قلعه‌های تاریخ به‌ویژه در تاریخ معاصر ایران است. حوادث سیاسی تاریخ ارومیه و سلماس در دوره قاجار و پهلوی‌ بخش عمدهء آن با این قلعه پیوند دارد.در واقع به دلیل حضور حاکمان ایل شکاک در این قلعه و فعالیت‌های گسترده سیاسی- اجتماعی و سازماندهی شورشها و قیامهای این ایل و اهمیت‌ نظامی قلعه موجب شده در بستر تاریخ،«چهریق»جایگاهی ویژه‌ به خود اختصاص دهد..

 

 

در این نوشتار پس از ارائه شناختی‌ اجمالی از روستای چهریف به شخصیتهای مهم و شاخص ایل‌ شکاک پرداخته که قلعه چهریق را به عنوان مرکز حکومت ایلاتی، سیاسی و نظامی خود انتیخاب کرده بودند.سپس قلعه چهریق را در بستر حوادث و وقایع تاریخی پی می‌گیریم و به‌ویژه‌ گزارشهای معتمد الوزاره(رحمت الله خان)که خود ناظر اوضاع‌ سیاسی منطقه بوده در سالهای 1298 تا 1300 شمسی راجع به‌ قلعه چهریق را نقل می‌کنیم 

  

 

روستای چهریق

 

 

چهریق نام دو روستای همجوار کردنشین است که دو به‌ دوستای چهریق سفلی و چهریق علیا تقسیم شده است. مشخصات این دو روستا چنین است:چهریق سفلی دهی از دهستان چهریق،بخش مرکزی شهرستان سلماس(استان‌ آذربایجان غربی)است و در طول جغرافیایی 37-44 و عرض‌ جغرافیایی 05-38 واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا 1580 متر و هوای آن سرد و خشک است.روستا در 22 کیلومتری جنوب‌ غربی سلماس واقع شده است.رودخانه زودلا از شمال آبادی‌ می‌گذرد و دره سوسن در باختر آبادی است.جمعیت روستا 33 خانوار را دربرمی‌گیرد.زبان مردم کردی با گویش کرمانجی و مذهبشان اهل سنت و جماعت و پیرو امام شافعی می‌باشند.کار و پیشه آنان اغلب کشاوری و باغداری و دامداری و کارگری‌ است.کشت آنان از طریق آبی و دیمی،آب کشاورزی و آشامیدنی انجام می‌گیرد و آب روستا از رودخانه و چشمه(از طریق لوله‌کشی)تأمین می‌گردد.

فرآورده‌های روستا،گندم،جو،بنشن،یونجه،سیب‌درختی، تره‌بار،تخمه آفتابگردان و تخمه کدو است.رستنی‌های ان‌ گیاهان آویشن،خاکشیر و گل‌گاوزبان که کاربرد دارویی دارند و پوشش گیاهی آن برای چرای دام استفاده می‌شود.جانوران و پرندگان حوزه روستا گرگ،روباه،خرگوش،کبک و تیهو است. روستا دارای برق،دبستان،چند باب مغازه و شواری ده و یک‌ باب مسجد است.

چهریق علیا نیز دهی از دهستان چهریق است و در طول‌ جغرافیایی 36-44 و عرض جغرافیایی 05-38 واقع شده و ارتفاع‌ آن از سطح دریا 1620 متر است و هوایش سرد و خشک است. روستا در 23 کیلومتری جنوب‌غربی سلماس واقع شده است. روخانه زولا از کنار آبادی می‌گذرد و درّه سوسن در یک‌ کیلومتری شرق آبادی است.جمعیت روستا 83 خانوار را در برمی‌گیرد.زبان مردم کردی کرمانجی و مذهبشان نیز شافعی‌ است.کار و پیشه مردم روستا کشاورزی،باغداری،دامداری، پرورش زنبور عسل و کارگری می‌باشد.طریق کشت و آب‌ روستا همچون چهریق سفیل است.روستنی‌های آن درخت‌ زالزالک،گیاهان خاکشیر،گل‌گاوزبان و آویشن که کاربرد دارویی دارند.فرآورده‌ها و جانوران و پرندگان این روستا نیز همچون چهریق سفلی است.چهریق علیا دارای برق،دبستان،5 باب مغازه،خانه بهداشت،فروشتگاه تعاونی مصرف،فروشگاه‌ مواد نفتی،دهداری،شورای ده،پاسگاه ژاندارمری،پایگاه‌ مقاومت سپاه،یک باب مسجد و زیارتگاهی به نام«خلیفه کوثر» است.3رزم‌آراء نیز در فرهنگ جغرافیایی ایران(تألیف حدود 1320 ش)دربارهء چهریق می‌نویسد4:«دهی است از دهستان‌ (1)-شایسته است از جناب دکتر فرهاد فخار تهرانی به سبب در اختیار گذاشتن‌ نقشه تاریخی قلعه چهریق سپاسگزاری کنم.

 

 

 

  •  

     

    سنگ نگاره خان تختی

كتيبه خان تختي يكي از كتيبه هاي تاريخي استان آذربايجان غربي در 17 كيلومتري سلماس است و با توجه به اينكه اين اثر تاريخي در معرض تهديد بود مرمت آن در كميته برنامه ريزي مطرح و تصميماتي در اين زمينه اتخاذ شد.به گزارش خبرنگار ما، كتيبه سنگيخان تختي سلماس يكي از كتيبه هاي مهم تاريخي كشور مربوط به دوره ساسانيان است كه شاپور اول ساساني را سوار بر اسب در حالي كه والريانوس رومي در مقابلش زانو زده نشان مي دهد.نقش برجسته خان تختي بر روي سنگ صاف و بزرگي حجاري شده است در اين نقش برجسته دو نفر سوار بر اسب نقش شدند.اين كتيبه تاريخي در جنوب شرقي سلماس و در 17 كيلومتري جاده اصلي سلماس به اروميه و بر روي كوه هاي معروف به پيرچاوش كنده كاري شده است. 

 

اين اثر تاريخي و ارزشمند در سال 1347به شماره 161 به عنوان يكي از آثار ارزشمند تاريخي آذربايجان غربي در فهرست آثار ملي كشور ثبت شده است.اسداله عليزاده، مديركل ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي آذربايجان غربي در ارتباط با حفاظت و شناساندن هر چه بهتر اين اثر تاريخي استان مي گويد: ايجاد روشنايي و حفاظت از اين كتيبه در كميته برنامه ريزي مورد توجه قرار گرفته و در اين راستا اقدامات لازم انجام مي شود.اين مسئول با بيان اينكه كتيبه خان تختي در مسير جاده اروميه - سلماس قرار دارد، اضافه مي كند:وي با بيان اينكه برخي اقدامات براي رويت اينكتيبه براي تمام افرادي كه در جاده تردد مي كنند انجام شده است، ادامه مي دهد: 


 

براي معرفي هر چه بيشتر اين اثر تاريخي سه تابلو در كنار جاده نصب شده است.عليزاده با اشاره به مرمت كتيبه خان تختي، خاطرنشان مي كند: از سال هاي گذشته اين كتيبه مورد حفاظت قرار مي گرفت و در سال جاري اين موضوع با شدت هر چه بيشتر دنبال مي شود به طوري كه در حال حاضر شاهد وجود داربست و مرمت اين اثر هستيم.  

 

 

 

در حال حاضر شاهد فعاليت هاي عمراني كتيبه خان تختي در راستاي حفاظت از اين اثر هستيم.اين مسئول در پايان اظهار مي كند: در راستاي شناساندن و معرفي كتيبه خان تختي نيز اقدامات لازم در حال انجام است و اميد مي رود اين كتيبه كه جزئي از فرهنگ مردم استان است بيشتر از اين به گردشگران داخلي و خارجي شناسانده شد.

 

  • رودخانه و دره زولاچای

زولاچای (رودخانهٔ زولا) از رودخانه‌های مرزی شمال غربی ایران است.

زولاچای رودی است فصلی در شهرستان سلماس که از کوه‌های اطراف کهنه‌شهر جریان یافته و به دریاچه ارومیه می‌ریزد. رود زولاچای از به‌هم‌پیوستن رودهای «خورخوره»، زولا اریک و ریزعلی‌چای به وجود می‌آید  

 

این رود از بلندی‌های معروف به ساری‏داش سرچشمه گرفته در یک بستر عریض۱۲۰متری‏ حرکت می‌‏کند. پس از طی مسافتی رودخانهٔ دیرعلی‏سو که آن هم‏ از کوه‌های مرزی هراویل سرچشمه می‌‏گیرد و رود زرین‏دره که از ارتفاعات چیچک سرچشمه می‌‏گیرند به هم پیوسته، جلگه سلماس را آبیاری می‌‏کنند. آب این رودخانه در فصول بارانی و سیلابی به‏ دریاچه ارومیه می‌‏ریزد.حوضه آبریز رودخانه زولاچای دارای وسعتی در حدود۹۶۰کیلومتر مربع بوده و در جنوب غرب سلماس قرار دارد.     

البته اکنون به علت احداث سد بر روی این رودخانه دیگر آبی در مسیر رودخانه جریان ندارد. مردم زیادی در روزهای تعطیل و سیزده نوروز به دره زولاچای می‌آیند.     

 

  • کلیسای گئورک هفتوان

کلیسای گئورگ مقدس در روستای هفتوان از شهرستان سلماس و در جنوب شرقی این شهرستان در استان آذربایجان غربی واقع است. تاریخ بنای این کلیسا طبق آنچه که بر قطعه سنگی واقع در قسمت غربی صحن کلیسا ذکر شده است سال 1652 میلادی است در حالیکه بعضی شواهد موجود در سمت شرقی کلیسا بنای آن را قدیمیتر از تاریخ مذکور نشان می دهد. این کلیسا در حال حاضر نیز همچنان فعال بوده و محل زیارت زائران ارمنی سلماس و دیگر نقاط ایران است.

 

 

طبق روایت نازار گورویانس،نویسنده ومحقق ارمنی، که بین سالهای 1890 لغایت 1898 به این منطقه سفر نموده است تا سال 1828 که در پی عقد عهدنامه ترکمنچای مهاجرت جمعی ارامنه صورت گرفت، اکثریت سکنه این روستا را ارامنه تشکیل میدادند ولی در هنگام مسافرت ایشان تعداد ارامنه ساکن روستا بسیار کمتر بوده است. 

 

در خصوص بنای این کلیسا باید خاطر نشان ساخت که بررسیهای معماری نشان میدهند که کلیسا در دو دوره مختلف بنا شده است باین صورت که بخش شرقی آن نسبت به بخش غربی از قدمت بیشتری برخوردار است. بنای کلیسا به صورت متمایز به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میشود. قسمت شرقی که بنایی است دارای گنبد،ساختمان اصلی کلیسا را تشکیل میدهد و دارای پلان مستطیلی شکل با جهت شرق به غرب است که گنبد آن برروی دو ستون ستبر متصل به دیوارهای شمالی و جنوبی و منتهی الیه دیوارهای محراب استوار است و ساق گنبد دارای نورگیرهای متعددی است.   

 

 

در درون محراب نسبتا وسیع کلیسا که در سمت شرق آن قرار دارد سه طاقی با قوسهای کوچک ساخته شده است و در دو سمت محراب نیز اطاقکهای مربعی شکل کم وسعتی بنا شده اند. بخش غربی کلیسا که دیرتر بنا شده است و به بخش شرقی متصل است دارای صحن مربعی شکلی با چهار ستون با پلان مربعی شکل است بطوریکه سقف آن برروی قوسهای بین ستونها و دیوارهای کناری متکی است. بر سقف صحن کلیسا ناقوسخانه کوچکی قرار دارد. تنها ورودی کلیسا که از خارج دارای حجاریهایی است در قسمت زیر ناقوسخانه و در دیوار غربی کلیسا واقع است.  

احتمال میرود که بخش شرقی کلیسا قبل از بنای بخش غربی آن دارای ورودی در سمت غرب بوده است که هنگام اتصال به بخش جدیدتر این ورودی به همراه بخشی از دیوار غربی به عرض ستونهای صحن تخریب گردیده است تا فضای داخل دو بخش شرقی و غربی یک اندازه شوند. دیوارهای داخلی کلیسا با گچ و دیوارهای خارجی با خشت پوشانده شده اند. بر روی سنگهایی که در دیوارها کار گذاشته شده است نوشته هائی به زبان ارمنی دیده میشود. در اطراف کلیسا بقایای بنای تاتری مربوط به قرن نوزدهم میلادی و همچنین بقایای یک قبرستان قدیمی دیده میشود.  

 

 

 

 

این كلیسا به امر شاه عباس صفوی احداث شد. این کلیسا در سه کیلومتری جنوب شهر سلماس در روستای "هفتوان" قرار دارد. این بنا در اثر زلزله سال۱۹۳۰میلادی خسارات سنگینی دید و پس از آن بازسازی شد. بنا تماما" از سنگ های سیاه آذرین تراشدار و با دقت خاصی کار شده است.   

 

 

 

 

 

گنبد مرکزی آن به صورت هرم دوازده ترک بوده و بنا بر روی چهار ستون سنگی قرار گرفته است.

 

 

در جبهه ورودی بنا چندین کتیبه به خط ارمنی در دیوار کار گذاشته شده که بنای اولیه آن را به قرن۱۳و۱۴میلادی می‌رساند.      

 

در محوطه کلیسا تعداد زیادی قبر با کتیبه هایی به زبان ارمنی و نقوش مذهبی دیده می شود که مربوط به اسقف های آن زمان است.

   

 

 

  • کلیسای آخته خانه

کلیسای آخته  خانه مربوط به ۱۸۹۰م است و در شهرستان سلماس، روستای آخته خانه واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۱۵۹۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده  است. ارامنه از اين محل زيارت مي كنند. در داخل روستا قرار گرفته و دراطراف كليسا خانه روستايي قرار دارد . گنبد بالاي كليسا از جاي خود درآورده شده و در كنار زمين قرار گرفته ولي تسبتاً سالم مي باشد . ستونهاي داخل سالم مي باشد و كنده كاريها (حفاريها) نيز توسط افراد سودجو انجام گرفته است.

 

  

 

این کلیسا در جنوب غربی شهر سلماس در روستایی به همین نام واقع شده است و قدمت آن طبق نوشتهٔ موجود در لوح سردر ورودی به سال 1890 میلادی می رسد. پلان بنا مستطیلی به ابعاد تقریبی 9در 5متر است. در سالن اصلی کلیسا چهار ستون مدور آجری قرار دارد. گنبد آجری مرکزی بر روی ستون های فوق اجرا شده است. بنا دو گنبد فرعی دیگر نیز دارد. سه نورگیر این بنا در ضلع جنوبی و سه نورگیر دیگر در ضلع شرقی واقع شده اند. بنا تزیینات خاصی ندارد ولی در قسمت سردر ورودی سعی کرده اند که با تغییر در چیدمان آجرها در نمای آن تزیینی ایجاد کنند. در نمای داخلی نیز قسمت هایی از کاربندی در زیر گنبد هنوز باقی است. نمای داخلی بنا دارای اندود گچ و مصالح عمدهٔبه کار رفته در بنا سنگ لاشه، آجر و ملات ماسه آهک است.  

 

 

  • کلیسای ماریاقوس (مار یعقوب) 

موقعيت : روستاي پتاويرنام نهاد يا سازمان متولي و متصدي : ميراث فرهنگي                                                                                                                                                           

خدمات ارتباطي :آسفالته 

خدمات امنيتي :پاسگاه پليس 

خدمات عمومي :سرويس بهداشتي و آب‌آشاميدنيووضوخانه وبرق و روشنايي عمومي        

       حفظ و نگهداري : مرمت جزيي

كليساي مورد نظر در روستاي پتاوير قرار گرفته است . مراسم اين كليسا در روزهاي يكشنبه و كريسمس و عيد پاك مي باشد . نام كليسا كليساي حضرت يعقوب است . ناقوس كليسا طبق گفته سرايدار كليسا توسط افراد سود جو به سرقت رفته است.

 متاسفانه عکسی پیدا نشد

  • کلیسای ملحم

موقعيت : شمال شهر روستاي ملحم

نام نهاد يا سازمان متولي و متصدي : ميراث فرهنگي

خدمات ارتباطي :آسفالته  

حفظ و نگهداري :مرمت كلي 

اين كليسا در روستاي ملحم قرار گرفته و بطور كلي ويران شده است. سنگ قبرها داخل كليسا مي باشد . در قسمت روبروي كليسا ساختمان ديگري وجود دارد كه در اين قسمت نيز سنگ قبرهايي از ارامنه ديده مي شود كه در آن نوشته هايي به زبان ارمني و تصاوير و اشكال ديده مي شود. يكي از درهاي اين كليسا قديمي است و نقش و نگارهاي زيادي دارد .      

 

در روستای محلم که ملحم نیز خوانده می‌شود دو کلیسا وجود دارد. از کلیسای قدیم آن جز یک در ورودی و چند طاق نیمه فرو ریخته چیزی برجا نمانده است. این کلیسا مربوط به سال ۱۸۸۰ است و بالای سر در آن تاریخ ۱۸۹۵ به چشم می‌خورد که البته حجاری آن جدید است. از نظر موقعیت در شهرستان سلماس، بخش مرکزی، روستای محلم واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۱۵۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. کلیسای جدید را با فاصله تقریباً پانصد متری از کلیسای قدیم بنا کرده‌اند. در این کلیسا هم بجز برج ناقوس که اثری از ناقوس ندارد، و یک صحن ویران اثری به چشم دیده نمی‌شود. 

 


  • کلیسای سرکیس مقدس سلماس

این کلیسا در روستای قلعه سر نزدیک شهرستان سلماس در استان آذربایجان غربی واقع است. سال بنای این کلیسا 1806 میلادی است و توسط روستائیان ارمنی همان محل بنا شده است. پلان کلیسا مستطیلی شکل بوده و دارای جهت شرق به غرب است.سقف شیروانی شکل آن برروی چهار ستون با مقطع مربعی شکل است که توسط قوسهائی به یکدیگر و دیوارهای جانبی متصل شده و استوار شده اند.

 

 

 از ستونها و سقف کلیسا تنها بخش جنوبی آن باقی مانده است. ورودی اصلی کلیسا در قسمت غرب بنا قرار دارد. در دو سمت محراب که در شرق کلیسا واقع است دو اطاق مستطیلی شکل بنا شده اند. بر روی سنگهای دیوارهای کلیسا نوشته هایی به زبان ارمنی و چند صلیب نقش بسته است. در اطراف کلیسا بقایای یک قبرستان قدیمی روستایی به چشم میخورد که دستخوش تاراج گنج یابها قرار گرفته است. ساختمان کلیسا از سنگ لاشه و در بعضی نقاط همچون ستونها از سنگهای خوش تراش استفاده شده است. در حال حاضر سقف کلیسا به صورت کامل و دیوارهای شمالی و شمال غربی آن فرو ریخته است.

 

 

  •  کلیسای مارسرکیس (مارکیو سرگیز)  

 

 

کلیسای قدیمی مارسرکیس مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان سلماس، بخش مرکزی، روستای خسروآباد واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۵۳۲۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

کليساي مارسرکیس (مارگيورگيس) در روستاي خسروآباد سلماس قرار دارد. بوميان منطقه بر اين باورند که نام خسروآباد، برگرفته از نام خسرو پرويز، پادشاه ساساني، است. آنان هم چنين بر اين عقيده اند که پيشينه مارگيورگيس به دوران ساسانيان مي رسد و صليب مقدس حضرت مسيح، توسط خسرو پرويز از اورشليم به ايران آورده و مدتي در اين کليسا نگه داري شد تا اين که در زمان پادشاهي “پوران دخت” اين صليب هنگام برقراري صلح ميان ايران و روم، به دربار روم اهدا شد. به گفته دکتر رونالد توماس زاده، پژوهش گر تاريخ آشوريان، “اين کليسا در سال 1845 ميلادي بازسازي شده است و پس از آن پيروان اين کليسا، پيرو کليساي کاتوليک کلداني شده اند.” مارسرکیس، از سنگ هاي آذرين تراش دار و ملاط آهک و ماسه ساخته شده است. دو لوحه به زبان سرياني کلاسيک، يکي در بيرون در غربي و ديگري در ديوار جنوبي ديده مي شود. گفتني است نام مارگيورگيس برگرفته از نام اسقف اين کليسا در سده شانزدهم است. برخي اين کليسا را وانگ مي نامند که نادرست است; چراکه وانگ نامي ارمني و به معني کليساست، در حالي که اين کليسا آشوري است.

بنا دارای پلانی مستطیل شکل به ابعاد 3/7 در 5/12و فضای داخلی شامل یک سالن مستطیل شکل است که با دو ستون چوبی مدور بر پایه های سنگی مربع شکل استوار شده اند. این فضا با پله هایی در دو طرف به سکویی، که یک متر بالاتر از سالن مذکور است، راه پیدا می کند که محل اجرای مراسم مذهبی است. بنا کتیبه ای دارد که درون تخته سنگی تراشیده به شکل ذوزنقه به تاریخ1896 میلادی حک شده است. مصالح عمدهٔ به کار رفته در بنا در قسمت پی، سنگ های تراش دار در شکل  های مربع و مستطیل و پس از آن خشت خام و اندود کاهگل و پوشش سقف تیرهای چوبی است. در داخل محوطهٔ کلیسا سنگ قبرهایی به تاریخ های1837،1890،1893،1914، 19177 میلادی قابل ملاحظه اند. این کلیسا در حال حاظر فعال است و ارامنه از آن استفاده می کنند.

 

  • حمام شیخ

 اين حمام پس از زلزله سال 1309 در زمان حكومت رضاخان در بخش جديد شهر با معماري سنتي ايراني ساخته شده و باني آن مرحوم محمد تسوجي است.

اين حمام تاريخي در سال 1312 مورد بهره برداري قرار گرفته است.مساحت اين بناي تاريخي 860 مترمربع و آب اين حمام از دو نهر جنوبي و غربي شهر تامين مي شده و در يك انبار سرپوشيده آب سرد و در آب انبار ديگري آب گرم آماده مي شد.اين حمام اولين و قديمي ترين حمام سلماس پس از زلزله سال 1309 اين شهر بوده و ابتدا حمام تسوجي نام داشته و سپس توسط شخصي به نام حاج مجتبي انتظاري معروف به شيخ اداره مي شد كه بعدها به حمام شيخ شهرت يافت.اين حمام داراي پلان مستطيل شكل بوده كه 350 سانتيمتر از سطح خياباني كه در مركز آن واقع شده پائين تر است و داراي دو درب چوبي ورودي از ضلع جنوبي و يك درب از ضلع غربي جهت سر كشي به موتورخانه مي باشد.پي حمام از سنگ هاي معدني با ملات ماسه و آهك استفاده شده و ديوارهاي آن با تلفيق سنگ و آجر به سبك تفليسي كار شده و در مجموع مصالح به كار رفته در بنا سنگ، آجر، گچ، آهك و ماسه است.اين حمام صرفنظر از قدمت آن به لحاظ معماري ارزشمند بوده و تنها اثر باقي مانده از معماري حمام هاي سنتي در سلماس است.حمام شيخ سلماس در سال 1379 به شماره 3475 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است.





اين حمام بعد از ثبت در فهرست آثار ملي، با مساعدت اداره كل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان غربي تبديل به مجموعه فرهنگي و هنري و نمايشگاه آثار مردم شناسي شده است.

 

 

 

جعفرسلماسی اولین مدال آور المپیک ایران که اهل سلماس بود

 

 محمدجعفر سلماسی به سال ۱۲۹۰ شمسی در کاظمین به دنیا آمد، اجداد روحانی وی سال‌ها قبل از آن از سلماس عازم کاظمین شده بودند وی در جنگ جهانی دوم به ایران بازگشت و در تهران ساکن گردید.[۳]سلماسی وزنه‌برداری را در تهران در باشگاه نیرو و راستی که متعلق به منوچهر مهران بود فراگرفت و در کنار رسول رئیسی و محمود نامجو پایه‌گذار اولین تیم ملی وزنه‌برداری ایران شد. نامجو در خاطرات خود گفته‌است که بر اثر دیدن تمرینات سلماسی به وزنه‌برداری علاقه‌مند  شد.

سلماسی در المپیک ۱۹۴۸ لندن در اولینحضور ایران در المپیکاولین مدال ایران را در دستهٔ پروزن (۶۰ کیلوگرم) به دست‌آورد. در آن زمان رقابت‌های وزنه‌برداری از سه بخشپرس نظامی،یک‌ضربودوضربتشکیل می‌شد و سلماسی در پرس نظامی با مهار وزنهٔ ۱۰۰ کیلویی رکورد المپیک آنتونی ترلازو آمریکایی را ۷٫۵۵ کیلو ارتقا داد و از رقبا پیش افتاد. اما محمود فیاض مصری با وزنهٔ ۱۰۵ کیلو در یک‌ضرب و ۱۳۵ کیلو در دوضرب رکورد جهان را با ۳۳۲٫۵۵ کیلو شکست و قهرمان شد، وزنه‌بردار ترینیداد و توباگو با مجموع ۳۱۷٫۵ کیلو در جای دوم و سلماسی با ۹۷٫۵ در یک‌ضرب و ۱۱۵ در دوضرب و مجموع ۳۱۲٫۵ در جای سوم قرار گرفت.       

سلماسی ۳ سال بعد در اولین دورهٔ بازی‌های آسیایی شرکت کرد و با رکورد مجموع ۲۹۷٫۵ کیلو به قهرمانی رسید و در ۳۲ سالگی از تیم ملی خداحافظی کرد. ۱۰ وزنه‌بردار تیم ملی ایران در این دوره با ۷ مدال طلا و ۳ مدال نقره به قهرمانی رقابت‌ها رسیدند. او کارمند آموزش و پرورش بود و پس از سال‌ها ابتلا به بیماریدیابتدر ۱۱ بهمن ۱۳۷۸ در بیمارستان باهنر تهران درگذشت و در قطعهٔ ۲۲، ردیف ۴، شماره ۶۰بهشت زهرادفن شد.    

 

 

  • آشار منحصر به فرد خورخورا

 

 

  • نگاهي به قلعه تاريخي قارني ياريق سلماس و افسانه اوچ قارداش

قارنی یاریخ یکی از نامهای کوه می باشد که از واژه « یارماق - Yarmaq» گرفته شده است كه تقریباً به معنی پارگی ، شیار است که آن نام به علت وجود چهار شیار طبیعی می باشد که بر روی کوه وجود دارد .  

بقایای دیوار خارجی قلعه ، بقایای ساختمانهای داخلی و مرکزی قلعه ، 4 / چهار دخمه سنگی کنده شده در کوه ، 8 / هشت غار و دخمه طبیعی ، پله های سنگی قلعه ، بقایای بخش هایی از اتاق های سنگی قلعه و انواع شکسته های ظروف سفالی و . . . از جمله بخش هاي مختلف اين قلعه تاريخي است.

 

 

 

 

اوچ [ اوش ] قارداش هم نام دیگر این کوه می باشد که آن هم گرفته شده از یک افسانه محلی است که در بین مردم رایج می باشد .

افسانه اوش قارداش [ سه برادر ] : « بر طبق افسانه در گذشته های بسیار دور در این قلعه دختر یک پادشاه بوده زمانی که این دختر تصمیم به ازدواج می گیرد سه خواستگار که هر سه آنها نیز برادر بودند به خواستگاری این دختر می آیند . دختر پادشاه بیشتر مایل بوده با برادر کوچکتر ازدواج نماید از آنجایی که نمی توانسته به راحتی و بدون دلیل به دو خواستگار دیگر جواب منفی بدهد برای خلاصی از دست دو برادر دیگر چاره ای اندیشیده و مقرر می کند که در روزی معین هر سه برادر از پایین کوه [ که قلعه روی آن قرار داشته] شروع به کندن کوه نمایند و هر کدام که زودتر به بالای کوه رسید وی با او ازدواج خواهد کرد . روز موعود سر می رسد و هر سه برادر از پایین شروع به کندن کوه می کنند و از آنجایی که دختر دل در گرو برادر کوچک داشت خود نیز از بالای کوه شروع به کندن آن به طرف برادر کوچکتر می کند و در آخر سر آن دو به یکدیگر می رسند » . گرچه امروزه با صعود به کوه و مشاهده هر یک از این شیارها ی بسیار عظیم به راحتی می توان تشخیص داد که این روایت یک افسانه است ولی این افسـانه ها ریشه در اعتقادات ترکان باستان دارد .

 

 

 

 

از بقایای موجود امروزی این قلعه می توان با دخمه ها ی کنده شده در دل کوه ، دخمه های طبیعی و پله های سنگی ساخته شده در جایجای سطح قلعه اشاره کرد.

ساختمان اصلی قلعه امتداد این پله ها به ساختمان یا در بیان بهتر به ساختمانهای اصلی قلعه منتهی می شود . سالم ترین بخش که در نوع خود بین سایر قلاع سلماس بی نظیر است ، بخشی از قسمت سقف یک اتاق می باشدکه امروزه جای سوراخ های الوار سقف در دو زاویه دیده می شود امروزه به خوبی طریقه قرار گرفتن الوار ها را می توان دید.

 

 

 

 

 

این بنا از سنگ لاشه و ملاط گل [ یا احتمالاً ترکیبی از گل و ماده ای دیگر ] در امتداد دو سوی این بخش و تا دامنه کوه بقایای اطاقهای قلعه دیده می شود . تمام این اطاق ها تا آنجایی که دیده ها و شواهد اجازه می دهد ، می توان گفت فقط از سنگ و گل ساخته شده اند .

راهرویی سنگی در ضلع غربی این سازه، دو دخمه سنگی ضلع جنوبی کوه را به قله وصل می کند . امروزه به علت تخریب پله های ارتباطی به پایین و جلو ورودی این دخمه ها طی این مسیر کمی مشکل است .

 

 

 

 

 

دو دخمه سنگی ضلع جنوبی کوه : این دو دخمه سنگی که در کنار همدیگر قرار گرفته اند چسبیده به هم و در دل کوه کنده شده اند . یکی از این دخمه ها به شکل نیم دایره ( b) و مانند دخمه زنجیر قلعه می باشد اما در ابعاد بزرگتر . دهنه ورودی این دخمه در ارتفاع 10 / 22 متری از صفه جلو دخمه قرار دارد ارتفاع داخل آن نیز به 22 متر می رسد . ورودی آن به شکل مستطیل کامل بوده و جای محکم کردن چهار چوب در بر روی سنگ کوه دیده می شود . ورودی این دخمه به طرف شرق می باشد ، پله های ارتباطی ورودی این دخمه نیز امروزه وجود ندارد . 

دخمه دیگری چسبیده به این دخمه نیم دایره ای شکل وجود دارد ورودی این دخمه - cدارای ابعاد بسیار بزرگی است ولی طول خود دخمه نزدیک 2 مترمی بــاشد . درِ ورودی کاملا به جهت جنوب و یا به عبــارتی دیگر پشت کوه قرار دارد ، امروزه به علت ریزش پله های ارتباطی این دخمه ورود به آن بدون تجهیزات کوهنوردی امکانپذیر نیست ولی در ضلع شرقی دیواره این دخمه دو سوراخ پنجره مانند از دیواره دخمه به بیرون کنده شده است به وسیله این سوراخها بدون ورود به دخمه می توان از آن دیدن کرد . چنانکه از آثارِ تراش کناری این سوراخها بر می آید ، آنها در زمان ایجاد دخمه ها تعبیه شده اند و نقش ارتباطی داشته اند . 

تاریخچه قلعه : با وجود بیش از هشت غار طبیعی بر روی شیار های این کوه که عمق تعدادی از آنها زیاد است سکونت انسانهای اولیه در این غارها بعید نیست خاک های موجود در ته این غارهای طبیعی دارای عمق زیادی است اما به دلیل عدم حفاری ها و گمانه زنی های علمی در داخل این غارها فعلاً مدرک علمی از این سکونت ها وجود ندارد .

 

 

 

 

 

 

 

نشانه هایی از سکونت انسانهای غارنشین در غارهای اطراف رودخانه زولا – Zolaو شعبات آن که به فاصله کمی از از این کوه قرار دارند هم خود دلیلی بر احتمال سکونت انسانهای اولیه در این غارها است . یکی دیگر از دلایل اصلی که این نظریه را تقویت می کند پیدا شدن تکه سفال شکسته بسیار ابتدایی در محوطه کوه می باشد . بر روی این سفال کاملاً ابتدایی و ضخیم آثار خاشاک و ساقه گیاهان در خمیره آن به خوبی قابل مشاهده است و وجود اثر انگشتهای فراوان دست بر روی این قطعه سفال که حاکی از صاف کردن سطح آن به وسیله دست ( عدم استفاده از چرخ کوزه گری ) است می تواند دست ساز بودن این سفال را برای ما بازگو نماید . 

هر چند به احتمال قوی بنای اولیه این قلعه و سکونت در این کوه به هزاره های قبل از میلاد بر می گردد و حکومت هایی مربوط به تمدنهای ارتتا ، قوتی ، لولوبی ، هوری و ماننا در آن پدید آمده و به تاریخ پیوسته اند که امروزه ما به دلیل عدم تحقیقات و حفاری های علمی مدارکی برای این ادعا نداریم ، اطلاعات جامعی که امروزه از این قلعه برای ما وجود دارد به 800 ق . م [ 2800 سال قبل ] و به زمان امپراتوری اورارتو برمی گردد که به عقیده بیشتر محققین شهر اورارتویی اولخو در محدوده سلماس شکل گرفته است .

« در منابع آشوری درباره اردو کشی و غارت ساراگون = ساراقون دوم به شهر اولخو که در دامنه کوههای کیشپال قدیم ، یونقالیق داغی امروزی [ یونجالیق داغی = قارنی یاریخ . م ] شکل گرفته بود نوشته ها و اشکال زیادی در دست است » بر اساس همین نوشته های آشوری این قلعه که از آن به عنوان سارداری خوردا – Sarduri xurdaیاد می شود قلعه نگهبان و ارگ حکومتی به حساب می آمده است . 

 

 

 

 

اکثر دخمه های کنده شده در کوه این قلعه به همراه سنگ تراشی ها و پله های سنگی آن مربوط به همین تاریخ [ اورارتو ] می شوند .« هر چند برخی از محققین تعدادی از این دخمه ها را به تمدن ماد نیز نسبت می دهند » اساس اسناد تاریخی این قلعه تا دوران صفویه مورد استفاده بوده که نمونه های سفالهای موجود در سطح تپه نیز تاییدی بر این نکته هستند .

از قطعه سفالهایی که در سطح این قلعه وجود دارد و در نوع خود بسیار بدیع و جالب توجه است نوعی سفال با روکش شفاف دورنگ [ به احتمال زیاد شیشه ] می باشد که نقشی شبیه یک گل و یا پرنده بر روی آن به رنگ سبز ترسیم شده است که نظیر آن تا کنون در هیچ یک از محوطه های باستانی سلماس دیده نشده است .

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

اطراف شهر

 

 

 

 

 

  • این تمام زیبا یی های سلماس نبود...زیبایی های سلماس انقدر زیاد است که نمی توان نوشت مثل دریش چیمن..ایستی سو...باغات سیب هفتوان..قبرستان مطروکه در کلیسای هفتوان..قبرستان ارمنی ها در روستای زاویه جوک و... 

  • وبلاگ تحلیلی سامی یوسفی گلعذانی
  • هرگونه کپی برداری بدون قید آدرس سایت حرام بود و هیچ گونه رضایتی از وی ندارم.
  • گرداورنده: سامی یوسفی